نقد سینمافا بر فیلم «خوشحال مثل لازارو» (Happy as Lazzaro) اثر آلیس رورواکر
سینمافا- محمد خضریانزاده- آلیس رورواکر امسال با «خوشحال مثل لازارو» به جشنواره کن رسید و جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن را به خود اختصاص داد. شاید دوباره شاهد روزهای پر افتخار سینمای ایتالیا (نئورئالیسم) باشیم.
ورواکر (از پدر آلمانی و مادری ایتالیایی) کارگردان و فیلمنامه نویس جوان ایتالیایی تا کنون سه فیلم بلند ساخته است. وی کار خود را در سال 2005 با فیلم مستند آغاز کرد و بعد از آن اولین فیلم بلند خود را به نام «کالبد آسمانی» در سال 2011 ساخت و سه سال بعد اثری به نام «شگفتی ها» را خلق کرد. این دو اثر نگاه منتقدین را جلب کرد. فیلم جدیدش «خوشحال مثل لازارو» از تداوم موفقیتهای این فیلمساز زن خبر میدهد.
لازارو (آدریانو تاردیولو) کشاورز جوان و روستایی سخت کوش، حرف گوش کن و مسئولیت پذیر اما بسیار ساده همراه با بقیه ساکنین روستا زندگی میکند. آنها بر روی زمینهای کشاورزی شخصی به نام آلفونسیا معروف به ملکه سیگار (نیکولتا براسکی) کار می کنند. روزی آلفونسیا با پسرش تانکردی (لوکا کیووانی) به روستا میآیند و در همین راستا تانکردی با لازارو به پیوندی عجیبی می رسند که همدیگر را برادر ناتنی صدا می زنند.
خوشحال مثل لازارو، اثری است رئالیستی با رگه هایی اکسپرسیونیستی با خلق فضاها و موقعیتهای جدید از جانب کارگردان؛ مانند سکانس گرگی که در بانک است که از فضای ذهنی لازارو میگذرد و نشان دهنده این است که خوی حیوانی انسانها میتواند بلایی سر هم نوع خود بیاورد که یک گرگ نمی آورد و گرگ با دیدن صحنه ی زد و خورد لازارو از مردم در بانک و از شهرنشینان با قانون و ادعای مدرن بودن فرار میکند. بدین معنی که حتی یک گرگ هم میتواند از انسانها بترسد. شجاعت کارگردان این است که با فیلمنامه منسجم و نماهای نزدیک به بازیگران، خیلی ساده ارتباط مخاطب با فیلم را حفظ کند. گرچه بازیهای درخشانی از جانب بازیگران نمیبینیم.
لوکیشن ها انتخابی و طراحی لباس از نکات بارز «خوشحال مثل لازارو» است که می توان دو قشر مردم(«فقیر و ساده پوش» و «ثروتمند و شیک پوش») را در نوع پوشش آنها مشاهده کرد.
فیلم، روابط پیچیده و حال و هوای انسانها چه در روستا و چه در شهر را به سادگی خلق کرده است و بیشتر پیرامون جامعه میچرخد و بیگاری از انسان های ساده و روستا نشین را به تصویر می کشد که همیشه بدهکار هستند.
رورواکر در فیلمش سؤاستفاده طبقه بورژوا از انسانهای حاشیه نشینی که از حقوق شهروندی برخوردار نیستند و حتی از نیازهای اولیه انسان بی اطلاع هستند را نشان میدهد. هنوز در دنیای مدرن سیستم منسوخ شدهی ارباب رعیتی را در روستاها و حاشیه شهرها به دلیل خودخواهی اشراف زادهها میبینیم که نمیخواهند انسانهای حاشیه نشین با مقولههایی از جمله قانون، قرارداد و حقوق با خبر باشند و با آنها همانند برده رفتار میکنند.
نمره :7 از 10
هر ننه قمری که اسم خودش رو منتقد بذاره، نتیجه ش میشه این!