
یادداشت سینمافا بر «بی رویا» و «بدون قرار قبلی»
سینمافا- مهدی غضنفری- در چارچوب «قاب های ماندگار» که ویژه فیلمهای قدیمی ایرانی بازسازی شده است، فیلم «نیاز» ساخته علیرضا داوودنژاد را دیدم. فیلم جدا از بازی بد برادرش که به جنس فیلم نمیخورد کماکان جمع و جور و روپاست. بازی و کل کل دو نوجوان جویای کار در فیلم کماکان جالب و جذاب است.
اما درباره دو فیلم جدید:
بی رویا (آرین وزیردفتری)
«بیرویا» اولین فیلم بلند کارگردان است. فیلم آشکارا تحت تاثیر سینمای جربان اصلی آمریکا یا هالیوود است. فیلم به مانند بسیاری از فیلم های مطرح ایرانی از درامی خانوادگی (سینمای اجتماعی) شروع می شود اما به یکباره از رویکردی مستندنما به موقعیتی نمایشی تغییر لحن پیدا می کند. فیلم در اجرا کم و بیش موفق است. در سینمای ایران از قبل کوئینتین تارانتینو، کریستوفر نولان، میشائل هانکه، برادران داردن و بلاتار ..را داشتیم. خدا را شکر به مدد فیلم بیرویا اکنون دیوید فینچر (آلفرد هیچکاک) وطنی هم پیدا کردیم! بازیها و کارگردانی فیلم استاندارد است و همین که چنین فیلمی کمدی ناخواسته نشده است نشان از تبحر کارگردان دارد. کارگردانی که عمدهی تبحرش در کاور کردن فیلمهای سینمای هالیوود بخصوص دیوید فینجر با نگاهی به سینمای آلفرد هیچکاک است.
بدون قرار قبلی (بهروز شعیبی)
«بدون قرار قبلی» فیلمی معناگراست. فیلم با اینکه به مانند آثار قبلی فیلمساز سیاسی نیست اما کماکان سفارشی است. بدون قرار قبلی از آن فیلمهایی است که پول و سفارشی وجود داشته و برای سفارش موجود فیلمنامهای نوشته شده است. بازی و لهجه پگاه آهنگرانی کار نمیکند و بهجز بازی شیرین دختر بچه فیلم بقیه بازیگران و کارگردانی اثر بهشدت معمولی است. روند فیلم به شدت پیشبینیپذیر است و تقریبا همه لحظات بعدی فیلم از قبل قابل حدس است!