رضا روان؛ کارگردان نمایش «من و مادر بزرگه» جشنواره تئاتر کودک فعلی را نمیتوان «بینالمللی» دانست
سینمافا- رضا روان، نزدیک به سه دهه است در حوزه تئاتر و خصوصا حوزه کودک و نوجوان همدان حضور دارد و البته از سال 75، کارگردانی تئاتر را هم آغاز کرده. او بارها و بارها به عنوان بازیگر و کارگردان در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان حضور یافته و جوایز زیادی هم کسب کرده است.
روان امسال هم با نمایش «من و مادر بزرگه» در بخش مسابقه «تئاتر کودک» بیست و پنجمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان، حضور دارد.
با توجه به اینکه روان از همان سالهای ابتدایی جشنواره تئاتر کودک، در آن حضور داشته، درباره این جشنواره و همینطور کارهایی که تولید کرده، با او گفت و گو کردیم.
– ابتدا درباره نمایشتان که امسال در جشنواره شرکت میکند، توضیح دهید. این نمایش درباره چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
نمایش «من و مادربزرگه» برای مخاطبان کودک و خانوادههاست. این نمایش به گونهای طراحی شده که برای خانوادههایی که تک فرزند هستند، نکات مهمی داشته باشد. معمولا در این خانوادهها، بچهها به مهد کودکها سپرده میشوند. بعضا هم آنها را به پدر بزرگها و مادر بزرگها میسپارند و در نتیجه رابطه عاطفی خاصی میان بچهها با انها شکل میگیرد. عباس دوست قرین، نویسنده نمایش، مفهوم مرگ را مطرح کرده است. در این نمایش از دیدگاه روانشناسی به دنبال این هستیم که اگر شخصی فوت شد، چه فرآیندی برای بچهها پیش میآید. نمایش سال 96 در همدان در دو مقطع، اجرا شد و پر بینندهترین نمایش سال همدان شناخته شد. متاسفانه پارسال مدیران ما نگاه مناسبی به نمایشهای همدان نداشتند ولی امسال توانستیم در بخش مسابقه پذیرفته شویم.
– درباره استقبال خوب از این نمایش گفتید. آیا مردم واقعا برای این نمایش بلیت خریدند و در شهرستانی مثل همدان، این فرهنگ به وجود آمده که مردم برای دیدن نمایشها پول بپردازند؟
با توجه به برگزاری جشنواره تئاتر کودک در همدان، این تمایل در میان هنرمندان به وجود آمده که کارهای کودک تولید کنند. خانوادهها هم نمایشهای کودک را ترجیح میدهند تا برای بچههایشان سرگرمی ایجاد کنند. متاسفانه نمایشهای بزرگسال در همدان مخاطب چندانی ندارد. البته نمایشهای کودک هم بسته به شرایط مختلف از جمله تبلیغات، فروش متفاوتی دارند. مردم همدان تا هنرمند را نشناسند، اعتماد نمیکنند. کار کودک، یک کار تخصصی است. هر کسی که وارد این فضا شود، نمیتواند این کار را تولید کند. برای کار کودک باید طراحی و روانشناسی انجام شود.
– شما خودتان دهههاست که کار بازیگری و کارگردانی تئاتر کودک را انجام دادهاید. فکر میکنید اکنون مردم همدان به اندازه کافی شما را میشناسند تا به دیدن نمایشهایتان بیایند؟
مردم همدان واقعا به کارهای من لطف دارند. سالنهای نمایش من هیچ وقت خالی نبوده است و حتی برای نمایش «من و مادربزرگه» مردم روی پلهها مینشستند. من در حوزه کار کودک درآمد خوبی دارم. دلیلش هم حمایتهای مردمی است. این نمایش مجموعا 56 میلیون تومان بلیت فروشی کرد. البته ما عروسکهایی ساخته بودیم و دوازده بازیگر داشتیم و نمایش نسبتا پر هزینهای بود. ولی مجموعا بسیار پر سود بود.
– شما در سالهای ابتدایی جشنواره تئاتر کودک، حضور داشتید و در آغاز به کار این جشنواره، نقش داشتید. آن زمان گروه شما از محبوبیت بالایی در میان تماشاگران برخوردار بود. فکر میکنید جشنواره طی این دههها به اهداف اولیهاش رسیده است؟
جشنواره تئاتر کودک حالا ملی و حالا بینالمللی شده. در ابتدا این جشنواره استانی بود. فکر میکنم جشنواره تئاتر کودک بعد از فجر، دومین جشنواره معتبر ایران در سطح بینالملل است. در این شش سالی که جشنواره مجددا به همدان بازگشته است، مورد توجه مردم قرار دارد. کیفیت جشنواره با توجه به مشکلات مالی که حالا در کشور هست، نمیتواند از حدی بالاتر برود. ولی باید این واقعیت را قبول کرد که جشنواره واقعا بینالمللی نیست. حضور چند گروه خارجی، یک جشنواره را بینالمللی نمیکند.
– در واقع به نظر میرسد این مسئولان جشنواره هستند که پیگیر حضور گروههای خارجی هستند نه اینکه آنها تمایل به حضور در ایران داشته باشند.
این به فراخوان ما مربوط است. فراخوان باید زود اعلام شود. ولی اکنون میبینیم پنج شش ماه قبل از جشنواره آن را اعلام میکنند. به نظرم باید بلافاصله پس از پایان جشنواره، فراخوان دور بعد، منتشر شود تا گروههای خارجی بتوانند برای حضور در آن برنامه ریزی کنند. در حال حاضر معنا و مفهوم کودک و نوجوان را هم در نمایشهای خارجی نمیبینیم. آنهایی که به جشنواره همدان میآیند، چندان در حوزه کودک نیستند و مناسب گروههای سنی بالاتر هستند.
– فکر میکنید این موضوع به مسائل مالی، حق الورود و جوایز ربطی ندارد؟
فکر میکنم نگاه گروههای خارجیها حرفهای است و آنها به دنبال مسائل مالی نیستند. آنها میخواهند آموزش بدهند و کار را بر اساس اصولش تولید کنند. دنبال پول نیستند. در این سالها با آنها در ارتباط بودم و وقتی با آنها صحبت میکردم، میخواستند کارشان دیده شود و شناخته شود و صحبتی از پول نمیکردند.
– همیشه این انتقاد وجود داشته که اکثر نمایشهای جشنواره از استان تهران هستند. به نظر شما، نوعی تبعیض در این موضوع موثر است یا چون امکانات در تهران هستند، بیشتر هنرمندان شهرستانی ترجیح میدهند به تهران بروند و در نتیجه کارشان از تهران در جشنواره شرکت میکند؟
فکر میکنم خیلی از هنرمندانی که در تهران هستند، اصالت شهرستانی دارند. ولی پوئن و ارتباطهای تهران در این زمینه موثر است. وقتی گروههای پرشمار تئاتر کودک در تهران کار میکنند، آنها توقعی دارند و خودشان را صاحب امتیاز میدانند. این موضوع در مورد همدان هم صدق میکند. ولی فکر میکنم جشنوارهای که کشوری و بینالمللی است باید سعی کند تمام استانها در آن دخالت داشته باشند. باید آموزش ببینند و کارهای همدیگر را نگاه کنند.
– یعنی فکر میکنید اگر معیار صرفا «کیفیت» بود حضور گروههای استانهایی غیر از تهران و همدان افزایش مییافت؟
بله صد در صد همین گونه بود. البته این نکته را باید در مورد همدان گفت که چون برگزار کننده جشنواره است و برای آن خرج میکند، طبیعی است که هنرمندان آن توقع دارند در جشنواره حضور داشته باشند. این کاملا طبیعی است. چون به هر حال همدان برای برگزاری جشنواره زحمت میکشد. همان طور که مثلا در جام جهانی هم تیم میزبان مستقیم به مسابقات میرود و در بهترین گروه قرار میگیرد.
– به نظر میرسد گروههای همدانی هم تکراری هستند و افراد معدودی هستند که هر دوره، حضور دارند. این نمیتواند به خاطر روابط باشد؟
باید در نظر گرفت که در همدان حدود هفت – هشت گروه برای تئاتر کودک کار میکنند. ممکن است کسانی که هستند، تازه کار باشند و دیدگاهشان درباره تئاتر کودک چندان درست نباشد. ضمنا ممکن است که بعضی نمایشها تجاری باشند و اینکه مردم زیادی را به سالنهای نمایش بکشانند، دستاورد بزرگی است. در کل فکر میکنم بحث تکرار مطرح نیست و کارکرد افراد اهمیت دارد. یعنی بعضی گروهها هستند که شاید نمایششان حتی در حد اجرای عمومی هم نباشد چه برسد به اینکه در جشنواره پذیرفته شوند.
– بعد از سالها حضور در جشنواره و کسب جوایز مختلف، اکنون تهرانیها شما را میشناسند. با توجه به محدودیتهای موجود در همدان، قصد ندارید به تهران بروید؟
در شهر خودمان، دل مشغولی کمتری داشته باشیم. زندگی روزمرهمان را هم راحتتر انجام میدهیم. ولی گاهی ممکن است به جایی برسیم که کم بیاوریم و به همین خاطر احساس کنیم تنها راه ما کوچ کردن به تهران است.
با این حال امیدوارم جشنواره همیشه در همدان بماند و بتوانیم کارهای خوبی را در این جشنواره ببینیم. ضمنا جشنواره را فقط به صورت رفاقتبازی برگزار نکنیم. من فکر میکنم جشنواره به هر حال تاثیرات مثبت خودش را میگذارد و حتما باید برای فرهنگ یک کشور، چنین جشنوارهای برگزار شود. بهتر است به جای بازیهای کامپیوتری، کودکان را با یک اثر هنری مثل تئاتر سرگرم کنیم.