بررسی فیلمهای شَنِل، بیست و یک روز بعد و بن بست وثوق
سینمافا- مهدی غضنفری- در روز یازدهم و آخرین روز نمایش فیلم جشنواره در سالن همایش های میلاد 3 فیلم به نمایش در آمد:
شنل (حسین کندری) بیست و یک روزبعد (سید محمدرضا خردمندان) بن بست وثوق (حمید کاویانی)
شنل (حسین کندری) / بدلیل یا دلایلی خوب است دیده شود
فیلمی در چارچوب سینمای اجتماعی ایران که با همان فرمول آشنا شروع و به جلو می رود . بحران ،چالش کاراکترها ،قضاوت و پایان باز. کارگردانی و اجرا استاندارد است . فیلم از نیمه ، انباشته از ایده هایی می شود که بسختی امکان رهایی از آن دارد.
بیست و یک روزبعد (سید محمدرضا خردمندان / با تسامح خیلی زیاد بدلیل یا دلایلی خوب است دیده شود
فیلم متعلق به سینمای کودک و نوجوان سینمای ایران با رویکردی اجتماعی است . آشکارا فیلم ناموفق است چه در اجرا و چه در شکلی که قرار است مفهوم ایمان و اعتقاد را به مخاطب کودک و نوجوانش برساند . فیلم ترکیبی از بسط ایده “مسافر” عباس کیارستمی تا حال و هوای فیلم های مجیدی است . سالهاست سینمای حرفه ای ایران دیگر سراغ فیلم هایی با کاراکتر مرکزی نوجوان نرفته بود و از این حیث جدا از ارزش های فیلم “بیست و یک روزبعد” حسی نوستالژیک دارد .
بن بست وثوق (حمید کاویانی) / با تسامح خیلی زیاد بدلیل یا دلایلی خوب است، دیده شود
فیلمی با قاب های طراحی شده که جدا از کیفیت فیلم بشدت چشم نواز است . دیالوگ نویسی فیلم چیزی مابین سینمای مسعود کیمیایی و مرحوم علی حاتمی است . اطلاعات در فیلم بشکلی تعمدی با تاخیر ارائه می شود. به نظر می رسد کارگردان و بازیگران فیلم همه تلاششان را کرده اند که جهان نمایشی فیلم باور پذیر شود اما با اینکه این کوشش پیداست فیلم موفق نیست. بسیاری از دیالوگ ها از فیلم بیرون می زند و روابط کاراکترها با هم نامشخص است و اذیت می کند.