در ملال پانزده دقیقه هم نشینی با یورگوس لانتیموس
سینمافا- شکرگذار باشید که در واقعیت آثار سینمایی یورگوس لانتیموس زندگی نمیکنید. در روایات این مرد، وقاحتهای حیات روزمره تنها وقفه هایی پیش پا افتاده در سایه رخدادی بزرگتر هستند. قرار گرفتن در نقش خیالی هر یک از شخصیتهای موجود در «دندان نیش» (2009)، «خرچنگ» (2015) و یا جدیدترین ساخته وی «سوگلی» (2018) به معنای گذار در جهان مملو از خواری و تحجری است که این دو حس، تمام تجربه آن را شکل میدهند. به زبان صریحتر چنین موقعیتی مسلماً طاقت فرسا خواهد بود.
حس التیام بخشی در تماشای اما استون، ریچل وایز و اولیویا کولمن در جریان انباشتگی دیوانه وار تحقیرهای بی وقفه این شخصیتها وجود دارد. در حین تماشای این درام تاریخی که در قرن هجدهم و با محوریت دربار آشفته ملکه آن روایت میشود، بهتر است هر از گاهی یادآور شد که این شما نیستید که متحمل این تحقیرها می شوید. این تنها جادوی باورپذیری کارگردان یونانی، لانتیموس است که برخلاف کرست و موهای بافته بلند شخصیت ها، ویژگی هایی برگرفته از اعماق وجود فرهنگی 200 ساله، انسانیت از دست رفته شان به گویایی آثار معاصر زننده است. پیش از اکران فیلم درباره ناهنجاری های هنرمندانه، روابط جنسی آزاردهنده و زیبایی آشوب موجود در جو مشوش اثر اخیر او با لانتیموس صحبتی داشتیم.
– با توجه به اینکه تاکید بسیاری بر روی کمدی خشک در کار وجود دارد، گاه تصور میکنم به هر قیمتی سعی دارید مخاطب را بازی دهید. چرا؟
من یا از چیزی لذت می برم، یا نمی برم. مسائل مختلف یا من را به فکر وا می دارند یا چنین اثری ندارند. در غیر این صورت تاثیر منفی روی من دارند و معذبم می کنند. بنابرین در این مورد حق با توست. فارغ از اینکه منظور از بازی دادن چه چیزی باشد، من از ساخت این جو معذب کننده لذت میبرم. تصور میکنم این حس کم نظیریست که گاه تمایلی برای شگفتی در بشر ایجاد می کند. من به عنوان یک تماشاچی دوست دارم در شرایطی قرار بگیرم که می بایست اتمسفر صحنه را خودم کشف کنم و یا از اینکه آیا از حس موقعیت باخبر هستم مطمئن شوم.
– آیا در زندگی روزمره هم این حس معذب کننده شما را دنبال می کند؟
باور ندارم این حقیقت داشته باشد. معمولاً در طول روز تراکم بالایی از حساسیت محیطی تجربه نمیکنم.
– رابطه جنسی در آثار شما بسیار ناهنجار و نامرتب است. در این فیلم، رابطه جنسی انحصاراً درباره قدرت است؛ از کسب آن گرفته تا بخشش آن به دیگری و اظهار مالکیت آن در هنگام وقوع. دلیل تمرکز بر روی این نوع صحنه پردازی چیست؟
من به نمایش این وجه از روابط جنسی علاقه خاصی دارم. برخلاف شرایط ایده آل، این نقطه نظر به مسائلی که به روایتشان گرایش بیشتری دارم فرصت پویایی میدهد. این تنها درباره رابطه جنسی صادق نیست. بلکه برای تمام فعالیتها در نظر گرفته میشود. زمانی که موقعیت به طور ایده آل پیش می رود به شخصه برای من جایی برای شرح باقی نمی ماند. بنابرین سعی میکنم ناکارامدی ها را پیدا کنم و آنها را در قالب رابطهای همگن با داستان و شخصیت ها به نمایش بگذارم. رابطه جنسی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
– فکر می کنید شخص معذب و بی قراری هستید؟ از آنجایی که شنیدم در هنگام کارگردانی در پشت صحنه شخصیت بسیار آرام و موقری دارید.
همانطور که در این مصاحبه می بینید احتمالاً به هیچ وجه واقعیت ندارد. من به طور کلی تنها از جلوه بیرونی خونسرد به نظر میرسم. در هنگام فیلمبرداری اضطراب کار به قدری بالاست که از درون میسوزم و میسازم و به شدت مضطرب میشوم. در واقع سعی میکنم… گاهی هم نه. گمان کنم به خودداری به عنوان یک واکنش طبیعی عادت کردهام.
– در جایگاه یک داستان تاریخی، فیلم دارای جو زبانی بی آلایه ای است. این طور که برداشت کردم عمداً توجه کمتری بر روی مطابقت تاریخی زبان به کار برده شده در داستان، به خرج داده شده بود.
به هیچ وقت قصد نداشتیم تا پروژه از لحاظ تاریخی دقیق باشد. بلکه تلاش بر این بود تا اثری قابل توجه برای مخاطبین امروزی تهیه کنیم. بنابرین این راهکرد طبیعتاً مسیر خود را به تمام عناصر ساختاری فیلم پیدا کرد. بدون شک زبان گفتاری شخصیت ها اولین موضوعی بود که به آن پرداخته شد و مسئله تقلید زبان عصر ملکه به قدری شفاف بود که حتی نیاز نبود احتمال چنین کاری را مورد بحث قرار دهیم.
– گفته شده کلمهی «…» (به معنی واژن) به شکل «رگباری» در فیلم به کار برده شده است.
من فکر میکنم تصویری که معمولاً از دوران پیش مدرن به نمایش گذاشته میشود بیش از حد متمدن و مبادی به آداب امروزی است. زمانی که دورههای تاریخی در سینما به نمایش گذاشته میشوند بیشتر اوقات به دلیل نامعلومی به ادای رفتارهای رسمی کفایت میشود. قصد ما بر این بود تا شخصیت ها مانند یک نقاشی درون تابلو در صحنه حضور نداشته باشند. آنها احتمالاً در زندگی روزمره به هیچ وجه چنین رفتار خشکی نداشتند! جای شک وجود ندارد که آنها همانند ما مکرراً دشنام میدادند؛ و جدای از این مسائل از دید خودم اضافه کردن این الفاظ به صحنه سرگرم کننده بود.
ترجمه اختصاصی سینمافا/ مترجم: امیرعلی مهاجری