نگاهی بر فیلم «ناگهان درخت»
سینمافا- میلاد معتمدیفر- صفی یزدانیان پس از موفقیت فیلم اولش (در دنیای تو ساعت چند است؟) این بار سراغ فیلمی شخصیتمحور رفته که داستان فرهاد (پیمان معادی) در حال تعریف کردن زندگیاش از کودکی تا ۵۰ سالگی برای روانشناسشی است.
این فیلم در بخش سودای سیمرغ
سیوهفتمین دورهی جشنواره فیلم فجر حضور داشت. پیمان معادی، مهناز افشار، پانتهآ پناهیها، شقایق دهقان، مهراب قاسمخانی و زهره عباسی از مطرحترین بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. این فیلم نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای «زهره عباسی» و همچنین نامزد بهترین موسیقی متن برای «کریستف رضاعی» در این دوره جشنواره فیلم فجر شد.
حالا پس از دوسال در شرایط کرونایی این روزها در پلتفرمهای نمایش آنلاین در حال اکران است.
داستان فیلم شخصیتی به نام فرهاد که از یک طرف در حال بازتعریف خودش است و از طرفی دیگر در حال رویارویی با عشقی شدتدار است. همهی عناصر و شخصیتهایی که در فیلم میبینید به نوعی ممکن است یادآور فیلم قبلی این کارگردان باشند که هم طبیعی است و هم زیبا.
یک سری المان های همچون فیلم قبلی صفی بسیار در این فیلم نمود پیدا کرده،روایت یک عشق، اقلیم گیلان و انزلی، شخصیتی به نام فرهاد، موسیقیهای کریستف رضاعی، رابطهای که در کادرش فضای بین یک پسر و مادر میگنجد و روایت مجدد از کودکی شخصیتها بین دو فیلم مشابه است. به اضافهی اینکه حالا در فیلم دوم بیننده میداند برخورد صفی یزدانیان با همه چیز شکل و شمایل نمادین خودش را دارد. حتی شباهتهایی بین شخصیت مهتاب (مهناز افشار) و گیله گل ابتهاج (لیلا حاتمی) وجود دارد.
این کارگردان کادر و ترکیببندی را خوب میشناسد. حذف کردن اضافات را بلد است. میداند کارکرد تدوین در سینما چیست و معنایش صرفا به سر هم کردن سکانسهای متفاوت نیست و به خلاقانهترین شکلی که بلد است روایت را به تصویر میکشد. همچنین موسیقیهای خوب فیلمهایش که هر دو توسط کریستف رضاعی ساخته شدهاند، یکی دیگر از نکاتی است که حین دیدن فیلم باعث لذت بخش بودن آن میشود. اگرچه از جهاتی «در دنیای تو ساعت چند است» هنوز هم تحسین شدهترین اثر صفی یزدانیان است، اما باید صبور بود تا واکنشهای منفی و مثبت در مورد این فیلم را دید و هم چنین گذشت زمان جایگاه آن را تعیین کند.
به نظر می آید،فیلم ناگهان درخت نسبت به «در دنیای تو ساعت چند است» ساختار منسجمتر و فیلنامهي قویتری دارد. اینجا مشخصا با شخصیتی به نام فرهاد روبرو هستیم. داستان فیلم، روایت فرهاد از زندگی خودش است. شخصیتی که انگار تمام کودکیاش در بزرگسالی ادامه پیدا میکند. فرهادی که تکرار کودکیهایش است. وقتی که سیگار را از دهن مهتاب پرت میکند، یا وقتی که به مهتاب تلفن میزند و قطع میکند و گوشی را مشغول نگه میدارد، یا وقتی پای ظرفشویی با مادرش حرف میزند. فرهاد شخصیتی آرام، درونگرا همراه با حساسیتهای ویژهی خود است.
به نظر میرسد شیوهی کنایی صفی یزدانیان برای ساخت معانی تولد و مرگ در فیلم ناگهان درخت شکل خاص و منحصر به فردی دارد. کودکی که هرگز متولد نمیشود، مردن مهتاب، کودکی که توسط خود فرهاد (پیمان معادی) زاییده می شود و در نهایت مادربزرگی که کودک به دنیا نیامده به او آرامش و مرگ میبخشد. آن هم زمانی که دوست قدیمیاش در همان روز تولدش را تبریک میگوید. به عبارتی مجموعهای از این تولد و مرگها بافت گذرایی در پشت صحنهی شخصیت فرهاد میسازد. کسی که در نهایت نیامدنها و نماندنها در حال تعریف زندگی خودش است.