بازگشت صدرعاملی به دغدغههای آشنا
سینمافا- آرین نغزگو- فیلم سینمایی «سال دوم دانشگاه من» اینروزها روی پرده سینما رفته است. این فیلم تازه ترین ساخته رسول صدر عاملی فیلمساز نام آشنای سینمای ایران است که قلهفیمسازی او را در فیلمهایی چون «دختری با کفشهای کتانی» و «من ترانه 15 سال دارم» دیدهایم.
صدرعاملی در این فیلم بازگشتی به موضوع دختران جوان و بحرانهای سنین جوانی را در نسل جدید دستمایه درام سینمایی خود ساخته که محوریت پیرنگی عاشقانه مخاطبش را با زندگی چند جوان امروزی همراه میکند.
صدر عاملی که تجربه بسیاری در خلق شخصیتهای جوان دارد، این بار بخوبی توانسته شخصیتهای قصههای قبلی را به روز کند؛ فیلم برههای از زندگی دختری دانشجو به نام مهتاب را روایت میکند که با وجود مشکلات مالی میخواهد مانند یک جوان زندگی کند.
فیلمنامه «سال دوم دانشگاه من» نوشته پرویز شهبازی است و دغدغه های ذهنی او که پیش از این در آثار سینمایی اش همچون «دربند» وجود داشت، در این فیلم نیز پدیدار است. البته ترکیب سبک قصه پردازی و پلاتهای پرویز شهبازی با سبک مورد علاقه صدرعامی منجر به خلق یک ملودرام کلاسیک با رگههایی از فیلمهای مدرن شده است.
شخصیت های فیلم اما در مسیر قصه به سر انجام نمی رسند و به پیشبرد روابط علت و معلولی یپیرنگ اصلی فیلم نیز کمک نمیکنند و در مقاطعی تماشاگر را دچار دوگانگی در تشخیص وقایع داستان می کند؛ با همه این مشکلات در ساختار فیلمنامه، اما میتوان با اطمینان گفت که شاید «سال دوم دانشگاه من» بهترین فیلم کارگردانش نیست اما یکی از بهترین ساختههای او پس از فیلمهایی است که در اوج سینمای او بوده اند.
یکی از دلایل قوام پرسناژ نقش اول فیلم تجربه صدر عاملی در بازنمایی شخصیت دختران نوجوان در فیلمهایش است. بازیهای فیلم اما متوسط است. یعنی نه آنقدر خوب و نه آنقدر بد که موجب عدم باورپذری شخصیت مهتاب شود و این نقش بسزایی در شکل گیری بیان بصری فیلم دارد. بازی سها نیاستی به عنوان یک نابازیگر به شکلی است که تماشاگر نه تنها گفتار و زبان بدن را در این شخصیت تحلیل میکند، بلکه با دغدغههای ذهنی او آشنا می شود.
صدرعاملی در این فیلم سعی کرده نقش اولش را در موقعیتهای گوناگونی قرار دهد و مخاطب را به تماشای تغییرات هویتی یک نوجوان بدون قهرمان سازی از او دعوت کند. مهتاب که پیش از وقوع بحران در فیلم، دوستی با معرفت و دلسوز است، پس از وقوع بحران رفته رفته خصوصیات ضد قهرمان پیدا میکند تا حدی که از مرز های انسانی نیز عبور میکند.
سایر پرسوناژهای جوان فیلم با این دوراهیها و دست و پنجه نرم کردهاند. آوا دوست مهتاب که در دوگانه شک و عشق گرفتار است و همچنین شخصیت منصور و علی که فیلمساز نگاه آبجکتیو به آن ها دارد و بیشتر در مقام انتخاب شونده هستند تا انتخابگر؛ موضوع قابل توجه در شخصیت پردازی این فیلم عدم علاقه فیلمساز به خلق تیپهای سرکش است.
«سال دوم دانشگاه من» فیلمی است در مرز نیکی و بدیِ فیلمساز تماشاگر را بر مرز حرکت خوب و بد میبرد و با زیر و بمهای این شخصیت ها آنشا میکند و قضاوت را بر عهده تماشاگر میگذارد.