درباره حملات تکراری دلواپسان به اصغر فرهادی
سینمافا- پیام خدابنده لو- از دیشب که حاتمی کیا روی سن اختتامیه حرف های جنجالی زد، عده ای از دلواپسان ضمن حمایت از او، فیلم هایش را در دفاع از ایران دانسته اند و به فرهادی حمله کرده اند که با سیاه نشان دادن کشورش، جایزه می گیرد.
نکته ی قابل توجه اینکه فیلم های اصغر فرهادی اتفاقا بیشترین محبوبیت را در میان تماشاگران ایرانی داشته اند. زمانی که فیلم چهارشنبه سوری روی پرده رفت، فرهادی هنوز چهره ای بین المللی نبود. ولی نه تنها منتقدان فیلمش را بهترین اثر جشنواره دانستند، بلکه مردم در سرمای اسفند ماه، برای دیدن این فیلم صف کشیدند.
بعدها فروش درباره ی الی، جدایی نادر از سیمین و حتی فیلم غیر فارسی زبان گذشته هم بسیار بالا بود تا اینکه دیدیم “فروشنده” ساعت شش صبح هم، جمعیت را به سینماها کشاند.
پرسش این است که اگر اسکار، گلدن گلوب، جشنواره کن و برلین، منتقدان آمریکا و اروپا و حتی بازیگران و کارگردانان سرشناسی چون پنه لوپه کروز، خاویر باردم، آنجلینا جولی، برد پیت، وودی آلن، مت دیمون، الکساندر پاین، مریل استریپ، پدرو آلمودوار، برادران داردن و استیون اسپیلبرگ و غیره، متحد شده اند تا سیاه نمایی های فرهادی از ایران را ستایش کنند و جمعیت انبوهی که در کشورهایی چون فرانسه، بلیت فیلمش را می خرند هم وابستگان دشمن هستند، چرا فیلم های فرهادی در داخل ایران هم محبوب هستند؟ و چرا اکثر ایرانی ها، ملموس بودن فیلم هایش را مهم ترین دلیل دوست داشتنشان می دانند که آدم های ایرانی را با تمام نقاط روشن و تاریک، تصویر کرده؟ و مگر همین مردم و منتقدان ایرانی نبودند که زمانی فیلم های حاتمی کیا مثل از کرخه تا راین، آژانس شیشه ای و ارتفاع پست را ستایش کردند و او را به جایگاه فعلی اش رساندند؟