پیش‌بینی سینمافا از برندگان اسکار ۲۰۱۶

اسکارِ سیاسی/ اسکارِ‌ غیر سیاسی

اسکارِ سیاسی/ اسکارِ‌ غیر سیاسی

سینمافا- پیام خدابنده‌لو- امسال با اسکاری روبرو خواهیم بود که تحت تاثیر اعتراضات به دونالد ترامپ خواهد بود. هنرمندان آمریکایی (و غیر آمریکایی) از هیچ فرصتی برای تاختن به رییس جمهور جدید آمریکا غافلل نشده‌اند و حالا که به مهم‌ترین جشن سینمایی سال رسیده‌ایم تردیدی نیست که بسیاری از نامزدها در حال آماده‌سازی متن سخنرانی خود درباره ساکنین جدید کاخ سفید هستند.

البته اسکار به جز ترامپ، تحت تاثیر یک روندِ غیر سینمایی دیگر هم خواهد بود:‌ اعتراضات متعدد سیاه‌پوستان طی دو سال گذشته که به عدم حضورشان در میان نامزدها و برنده‌ها. چیزی که تاثیرش حضور 7 بازیگر رنگین‌پوست در میان نامزدها و سه فیلم با محوریت سیاهان در جمع نامزدهای بهترین فیلم بود و احتمالا برندگان انیمیشن و مستند را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد.

با این همه، فیلمی که تقریبا برنده قطعی جوایز اصلی خواهد بود نه فیلمی است سیاسی،‌ نه به موضوع سیاه‌پوستان می‌پردازد و نه در دفاع از مهاجران خواهد بود. فیلمی است موزیکال (نه از جنس «بینوایان» تام هوپر که موضوعی تلخ داشت) و کمدی (نه از جنسِ بردمن و آرتیست، یک کمدی سیاه) و رنگارنگ (نه از جنس «میلیون زاغه نشین» که فقر را با رنگ تزئین می‌کرد) که جای خالی چنین فیلمی در میان برندگان و حتی نامزدهای سال‌های اخیر اسکار، بدجور به چشم می‌آمد.

در ادامه مرور می‌کنیم محتمل‌ترین برندگان را در رشته‌های مختلف که طبعا فیلم‌های خارجی زبان و «فروشنده» اصغر فرهادی را هم از یاد نبرده‌ایم.

بهترین فیلم

نامزدها: ارقام پنهان / اگر از آسمان سنگ ببارد / حصارها / رسیدن / ستیغ اره‌ای / لا لا لند / شیر / منچستر کنار دریا / مهتاب

بدون شک: «لا لا لند»! ساخته جدید دیمین شزل هم جشن منتقدان را با 8 جایزه درو کرد و هم رکورد تاریخ گلدن گلوب را با 7 گوی شکست. با کسب 14 نامزدی رکورددار همین اسکار شد و بفتا (اسکارِ‌ بریتانیا) را هم فتح کرد. کسب جوایز سرنوشت‌ساز انجمن‌های تهیه کنندگان و کارگردانان مهر تاییدی بود بر پیروزیِ مسلم آن. که البته جوایز انجمن‌های تدوین، میکس و تدوین صدا، طراحی صحنه، لباس، گریم و جایزه نخست جشنواره تورنتو هم این پیروزی را تزئین می‌کند.

«مهتاب» و «منچستر کنار دریا» تا جایی پا به پای «لا لا لند» آمدند اما به مرور فاصله‌شان بیشتر و بیشتر شد. خصوصا زمانی که نتوانستند در غیاب لا لا لند، جایزه گروهی بازیگران را از انجمن بازیگری به دست بیاورند.

بقیه فیلم‌ها از همان ابتدا نقش سیاهی‌لشگر داشتند. شاید «ارقام پنهان» اگر زودتر وارد گود رقابتی می‌شد و تبلیغات بهتری داشت اکنون یک رقیب بالقوه بود. هم به خاطر موضوعش و هم به خاطر امیدبخشی، چیزهایی که اسکار از آن خوشش می‌آید. هر چه باشد آن فیلم با بودجه اندک 25 میلیونی‌اش، تا کنون نزدیک به 150 میلیون دلار در بازار داخلی آمریکا فروخته و اکران موفقش ادامه دارد.

در ابتدای سال البته نام فیلم‌های دیگری در این رشته پیش‌بینی می‌شد: «سکوت» مارتین اسکورسیزی، «پیاده‌روی طولانی بیلی لین» آنگ لی و «نوری میان اقیانوس‌ها» و «اسنودن» و… ولی ترکیب نهایی امسال واقعا عجیب بود!

شانس پیروزی: لا لا لند (90 درصد) / مهتاب (3 درصد) / منچستر کنار دریا (2 درصد) / ستیغ اره‌ای (1 درصد) / ارقام پنهان (1 درصد) / شیر (1 درصد) / رسیدن (1 درصد) / حصارها (نیم درصد) / اگر از آسمانن سنگ ببارد (نیم درصد)

بهترین کارگردان

نامزدها:‌ بری جنکینز (مهتاب) / دیمین شزل (لا لا لند) / مل گیبسون (ستیغ اره‌ای) / کنت لونرگان (منچستر کنار دریا) / دنی ویلنو (رسیدن)

آکادمی بازگشتِ مل گیبسون را به سینما، با آغوش گرم پذیرفت و او را نامزد بهترین کارگردانی کرد. اما همین بس است! گیبسون خودش هم می‌داند که کم‌ترین شانس را در میان رقبایش دارد، هر چند سه نامزد دیگر هم از حالا آماده دست زدن برای جوان‌ترین کارگردان تاریخ اسکار هستند!

بر خلاف چند برنده سال‌های اخیر (آرگو، 12 سال بردگی و اسپات لایت)، این بار کارگردانی که فیلمش برگزیده می‌شود خودش هم اسکار می‌گیرد: دیمین شزل برای لا لا لند! موزیکال جاه طلبانه و بسیار سختِ شزل با وسعتی به اندازه تمام جلوه‌های فنیِ ممکن و البته با محور دو بازیگر، چنان نتیجه مثبتی گرفت که با برگزاری هر کدام از مراسم چهارگانه جشن منتقدان، گلدن گلوب، انجمن کارگردانان و بفتا،‌ یک جایزه به جایزه‌های قبلی‌اش اضافه شود. واقعا کدام فیلمساز می‌تواند از پس معجزه شزل بر بیاید؟ جواب: هیچ‌کس!

البته رقبای شزل، لزوما بازنده نیستند. جنکینز و لونرگان را کم‌تر کسی‌ می‌شناخت و حالا همه منتظر فیلم بعدی‌شان هستند. ویلنو را اکثرا می‌شناختند اما او هیچ‌گاه تصویر خودش را هنگام اعلام نام برندگان کارگردانی اسکار ندیده بود! (در مراسم اسکار در رشته‌های بازیگری و کارگردانی، هنگام اعلام نام برنده تصویر 5 نامزد نشان داده می‌شود تا واکنش‌شان را ببینیم)

شانس پیروزی: دیمین شزل – لا لا لند (90 درصد) / بری جنکینز – مهتاب (5 درصد) / کنت لورگان – منچستر کنار دریا (3 درصد) / دنی ویلنو – رسیدن (1 درصد) / مل گیبسون – ستیغ اره‌ای (1 درصد)

بهترین بازیگر زن اصلی

نامزدها: مریل استریپ (فلورانس فاستر جانکینز) / اما استون (لا لا لند) / ناتالی پورتمن (جکی) / روث نگا (لاوینگ) / ایزابل هوپر (او)

پرترافیک‌ترین رقابت بازیگریِ نه فقط امسال، بلکه چند سال اخیر، با حضور حدود 20 زنِ مدعی به انتهای راه نزدیک می‌شود. امسال سالی بود که ایمی آدامز با دو فیلم تحسین شده «رسیدن» و «حیوانات شبگرد» از رسیدن به جمع 5 نامزد بازماند و طلسم سومین کاندیداتوری جسیکا چیستن با «خانم الون» نشکست. حتی حواشی داغ و مثبت «ارقام پنهان» هم به داد تراجی پی هانسون نرسید. همکاری جنیفر لارنس با کارگردان «بازی تقلید» در «مسافران» به پنجمین نامزدی‌اش در 7 سال منجر نشد، باز هم دستان بازیگرِ دوست داشتنی، آنت بنینگ از اسکار دور ماند حتی برای فیلم تحسن شده «زنان قرن بیستمی» و آلیسا ویکندر یک سال پس از اسکارش، نتوانست با «نوری میان اقیانوس‌ها» یک نامزدی به دست بیاورد، هر چند تمام این زنان واقعا درخشان بودند و لایق دیده شدن.

نه! ایراد از آن‌ها نبود! امسال تا دل‌تان بخواهد بازی خوب از بازیگران زن داشتیم، تا حدی که حتی انتقال وایولا دیویس به رشته بازیگران مکمل هم دردی را دوا نکرد.

ناتالی پورتمن در نقش همسرِ جان اف کندی، شروعی رویایی داشت و جایزه جشن منتقدان را گرفت. اما گلدن گلوب، او را از رسیدن به دومین اسکار دور کرد: الیزابت هوپر پورتمن را در رشته بازیگری زن درام شکست داد و همزمان مهم‌ترین رقیبش، اما استون جایزه زن کمدی را گرفت. در ادامه خبری از هوپر در جمع نامزدهای جشن بازیگران و بفتا نبود تا رقابت استون/ پورتمن به شدت دو قطبی شود. اما استون ابتدا جشن بازیگران و سپس بفتا را فتح کرد تا علاوه بر دریافت سه جایزه از چهار جایزه بزرگ، پیروزی در اسکارِ استرالیا و جشنواره ونیز (که در هر دو پورتمن رقیبش بود) را هم ضمیمه کند.

هر چند اما استون می‌رود به اولین بازیگر زن 12 سال اخیر تبدیل شود که هم خودش و هم فیلمش برنده اسکار هستند، اما هنوز یک مانع بزرگ سر راه اوست: الیزابت هوپر! یک بازیگر خارجیِ محبوب در میان آمریکایی‌ها که پا به سن گذاشته و شاید فرصت دیگری برای اسکار دادن به او فراهم نشود. بنابراین استون تا آخرین دقایق مراسم نمی‌تواند از تصاحب اسکار مطمئن باشد.

اسکار زنِ اصلی، تنها مجسمه بازیگری است که امسال تحت تاثیر اعتراضات سیاه‌پوستان قرار نگرفته. کار بزرگِ اما استون این بود که در چنین فضایی جایزه انجمن بازیگری را برد (هر سه جایزه دیگر و همین‌طور جایزه گروهی بازیگران به سیاه پوستان رسید) و البته فراموش نکرده‌ایم که او می‌توانست 5 سال قبل برای «خدمتکار» اسکار بگیرد اما آن‌جا هم چون موضوع فیلم برده داری بود بازیگران سیاه پوست به چشم آمدند!

ضمنا پیروزیِ تقریبا قطعی «لا لا لند» یک معنی دیگر هم برای اما استون دارد؛ او در سه سال اخیر، در دو فیلم برنده اسکارِ «بهترین فیلم» بازی کرده: بردمن و لا لا لند.

شانس پیروزی: اما استون – لا لا لند (65 درصد) / الیزابت هوپر – او (20 درصد) / ناتالی پورتمن – جکی (10 درصد) / مریل استریپ – فلورانس فاستر جنکینز (3 درصد) / روث نگا – لاوینگ (2 درصد)

بهترین بازیگر مرد اصلی

نامزدها:‌ کیسی افلک (منچستر کنار دریا) / اندرو گارفیلد (ستیغ اره‌ای) / رایان گاسلینگ (لا لا لند) / ویگو مورتنسن (کاپیتان شگفت‌انگیز) / دنزل واشنگتن (حصارها)

خیلی بد است آدم دقیقا جایی ببازد که نباید ببازد! کیسی افلک امسال تقریبا هر چه جایزه بود از فیلم‌های مستقل تا جشن‌های ایالتی منتقدان و البته سه ضلع مهم گلدن گلوب، انجمن منتقدان و بفتا را فتح کرد. اما در تعیین کننده‌ترین جشن یعنی انجمن بازیگری، رقابت را به دنزل واشنگتن باخت تا حالا خیلی‌ها پیروزی واشنگتن را محتمل‌تر از او بدانند. آن‌چه مسلم است اینکه رقابت بازیگری مرد اصلی امسال بسیار نفس‌گیر است، بر خلاف سال گذشته که کسی نبود که نداند دی‌کاپریو پیروزِ این رشته خواهد بود و معما متنِ سخنرانی‌اش بود نه برنده شدن یا نشدنش!

واشنگتن اگر سومین اسکارش را برنده شود می‌تواند آن را مدیون حواشی هم بداند. هم به خاطر اینکه «حصارها» ساخته خود او هم هست و شاید این جایزه به خاطر مجموع کارهایی باشد که برای این فیلم کرده و هم به خاطر اعتراضات سیاه‌پوستان که به طور آشکار بر نامزدهای امسال تاثیر گذاشت.

امسال رقابت بازیگران مرد به فشردگی دو سال قبل نبود، اما آن‌قدر هم مدعیانش کم نبود که آقای تام هنکس با «سالی» کلینت ایستوود بالاخره نامزد شود!

اندرو گارفیلد هم از ابتدای سال امید زیادی به نامزد شدن داشت، ولی نه برای فیلم مل گیبسون. او در غول عظیم‌تری یعنی «سکوت» مارتین اسکورسیزی ایفاگر نقش اصلی بود. اما این بار اسکورسیزی نورچشمی اعضای آکادمی نبود و فیلمش به کل ناک‌اوت شد. شاید اگر این‌گونه نمی‌شد حالا گارفیلد حتی مدعی تصاحب اسکار بود (فراموش نکرده‌ایم سال گذشته ویکندر در شرایطی به اسکار رسید که خیلی‌ها آن را تقدیر از مجموع بازی‌هایش می‌دانستند و نه فقط «دختر دانمارکی»). هر چند همین حالا هم شکی نیست که حضور در فیلم اسکورسیزی، به نامزد شدن بازی‌اش در فیلم گیبسون، کمک کرده.

رایان گاسلینگ هم اگر چه با «لا لا لند» بعد از سال‌ها نامزد اسکار شد و گلدن گلوب را هم برد، اما احتمالا برایش خیلی خوشایند نیست که در میان 14 نامزدی اسکارِ فیلمش، او یکی از کم احتمال‌ترین پیروزی‌هاست. بر خلاف ویگو مورتنسن که همین نامزدی می‌تواند به او کمک زیادی کند برای پیشنهادات بهتر و فیلم‌های بهتر.

رقابت بازیگری مرد امسال با دو مدعی همراه است: افلک و واشنگتن. شاید جوایز بسیار بیشتر افلک بتواند به او کمک کند تا بیشتر ذهن رای دهندگان را تسخیر کند. مانند فیلمش «منچستر کنار دریا»‌ که محبوبیت بالایی دارد و شاید حیف‌شان بیاید دست خالی مراسم را ترک کند.

شانس پیروزی: کیسی افلک – منچستر کنار دریا (45 درصد) / دنزل واشنگتن – حصارها (40 درصد) / رایان گاسلینگ – لا لا لند (10 درصد) / اندرو گارفیلد – ستیغ اره‌ای (3 درصد) / ویگو مورتنسن – کاپیتان شگفت‌انگیزز (2 درصد)

بهترین بازیگر زن مکمل

نامزدها: اکتاویا اسپنسر (ارقام پنهان) / وایولا دیویس (حصارها) / نیکول کیدمن (شیر) / میشل ویلیامز (منچستر کنار دریا) / نائومی هریس (مهتاب)

آکادمی از ابتدای سال منتظر بود تا به وایولا دیویس اسکار بدهد. بازیگری که پیش‌تر تونی (تئاتر) و امی (تلویزیون) را برده بود، محترم بود، دوست داشتنی بود و البته در سالی که اسکارِ سیاه‌هاست، او سیاه‌پوست هم هست! اگر در رشته زن اصلی رقابت فشرده بود، حالا که به جمع بازیگران مکمل رفته دیگر مانعی برای اسکار دادن به او وجود ندارد!

دیویس تمام جوایز مهم فصل از جمله گلدن گلوب، بفتا، جشن منتقدان و انجمن بازیگری و اکثر جوایز مستقل و آفریقایی‌تبارها و منتقدان ایالتی را گرفته و می‌توان او را قطعی‌ترین پیروزِ امسال دانست.

جالب اینکه رشته‌ای که دیویس در آن نامزد شده، با حضور سه بازیگر سیاه‌پوست و یک بازیگر استرالیایی، غیر آمریکایی‌ترین رشته هم هست. رقبایش، چه دو بازیگر پیش‌تر برنده‌ی اسکار یعنی کیدمن و اسپنسر و چه بازیگری که معلوم نیست کِی نوبتش می‌رسد یعنی میشل ویلیامز و چه بازیگر تازه واردتری چون نائومی هریس، از حالا باید خود را برای یک ابرازِ خوشحالی هنگام اعلام نامِ دیویس آماده کنند! هر چه باشد دیویس برنده‌ای است که سالن قرار است به پاس احترام او، از جا بلند شود (این بلند شدن حضار را هم به حساب یکی از پیش‌بینی‌هایم بگذارید!)

شانس پیروزی: وایولا دیویس – حصارها (95 درصد) / میشل ویلیامز – منچستر کنار دریا (2 درصد) / نائومی هریس – مهتاب (2 درصد) / نیکول کیدمن – شیر (نیم درصد) / اکتاویا اسپنسر (نیم درصد)

بهترین بازیگر مرد مکمل

نامزدها: جف بریجز (اگر از آسمان سنگ ببارد) / دو پتل (شیر) / مایکل شنون (حیوانات شبگرد) /  ماهرشالا علی (مهتاب) / لوکاس هجز (منچستر کنار دریا)

به نظر می‌رسید همه چیز برای ماهرشالا علی هم مثلِ دیویس رویایی پیش برود. اما در شبِ گلدن گلوب خیلی چیزها عوض شد، زمانی که نامِ آرون تایلر جانسون برای «حیوانات شبگرد» خوانده شد! البته جانسون اصلا در اسکار نامزد نشد و علی هم جایزه انجمن بازیگری را برد تا دوباره توجه‌ها به سمت او بچرخد. اما در آخرین جشن مهمِ پیش از اسکار، یعنی بفتا، این بار دو پتل بود که با پیروزی بر علی، کار را برایش سخت کرد. حالا بازیگری مکمل مرد تنها رشته‌ایست که هیچ بازیگری نتوانسته بیش از دو جایزه از چهار جایزه بزرگِ پیش از اسکار را فتح کند. همین یعنی این بخش چندان هم قابل پیش‌بینی نیست.

با این حال ماهرشالا علی چند پوئن مثبت نسبت به رقبایش دارد که او را بخت نخست اسکار امسال می‌کند. اول اینکه دو جایزه انجمن‌های منتقدان و بازیگری را برده که دومی تعیین‌کننده‌ترین جایزه پیش از اسکار است، دوم اینکه فیلم «مهتاب» تا کنون از اقبال خوبی برخوردار بوده و اعضای آکادمی نمی‌خواهند دست خالی مراسم را ترک کند و سوم هم اینکه او هم مانند دیویس و واشنگتن می‌تواند از اعتراضات سیاه پوست‌ها بر علیه اسکار، سود ببرد.

شانس پیروزی: ماهرشالا علی – مهتاب (80 درصد) / دو پتل – شیر (10 درصد) / جف بریجز – اگر از آسمان سنگ ببارد (5 درصد) / مایکل شنون – حیوانات شبگرد (3 درصد) / لوکاس هجز – منچستر کنار دریا (2 درصد)

بهترین فیلم خارجی زبان

نامزدها: تانا (استرالیا) / تونی اردمان (آلمان) / سرزمین مین‌ها (دانمارک) / فروشنده (ایران) / مردی به نام اوه (سوئد)

داستان فیلم‌های خارجی زبان، امسال بدجوری پیچ و خم دارد! فکرش را بکنید که فهرست 5 تایی نامزدهای گلدن گلوب و اسکار تنها دو فیلم مشترک دارد و آثار مشترک بفتا و اسکار هم تنها یک فیلم! حالا هیچ‌کدام از پنج نامزد فعلی در هیچ یک از سه مراسم مهم پیش از اسکار (انجمن منتقدان، گلدن گلوب و بفتا) برنده نشده و پیروزی در اسکار، اولین بردِ مهم سال خواهد بود (بر خلاف سال گذشته که «پسر شاول» همه جوایز را درو کرد).

به نظر می‌رسید «تونی اردمان» به اسکار برسد. خصوصا وقتی فیلم‌های مهمی چون «او»، «خولیتا» و «فارغ التحصیلی» از فهرست 9 تایی اولیه اسکار حذف شدند. چرا که این محصولِ آلمان از محبوبیت بالایی میان منتقدان برخوردار بود و ضمنا مهم‌ترین رقیبش یعنی اصغر فرهادی، به تازگی اسکار گرفته بود (اسکار در فواصل زمانی کم به ندرت به یک نفر، دو مجسمه اسکار می‌دهد).

اما دونالد ترامپ به داد ایران رسید! در شرایطی که جامعه هنرمندان آمریکا بر علیه ترامپ متحد شده‌اند و سیاست‌های ضد مهاجرتی او، با واکنش‌های تند آن‌ها مواجه شده، بحث‌ها بر سر اجازه یا عدم اجازه ورود اصغر فرهادی و عوامل «فروشنده» داغ شده بود که با واکنش فرهادی و تصمیمش مبنی بر عدم شرکت در اسکار، اکثر رسانه‌های سینمایی آمریکایی بدان پرداختند. البته متن نامه فرهادی هم بسیار هوشمندانه بود که حسابِ اسکار را از ترامپ و دولتش جدا کرده بود. بنابراین هیچ عجیب نیست اعضای آکادمی بخواهند با دادن اسکار به «فروشنده» به ترامپ دهن کجی کنند.

ضمنا دیگر فیلم‌ها هم هر کدام از جنبه‌هایی از مسائل غیر سینمایی سود می‌برند. از جمله «سرزمین مین‌ها» که جنگ جهانی دوم و نازی‌ها می‌پردازد (برنده اسکار هر دو سال قبل هم چنین موضوعی داشتند) و «مردی به نام اوه» که اتفاقا بی ارتباط با موضوع مهاجران و آن هم مهاجرت ایرانیان نیست! اما شاید به اندازه دو مدعی اصلی، شناخته نشده باشند. البته نامزدی «مردی به نام اوه» در رشته گریم، یک پوئن مثبت برایش محسوب می‌شود.

با این همه، هنوز هم می‌توان شانس «تونی اردمان» را برای تصاحب اسکار بالا دانست. چون همه 6 هزار عضو آکادمی هم با گرایش سیاسی رای نمی‌دهند. امسال سالی است که یک فیلمِ غیر سیاسی، برنده اکثر مجسمه خواهد شد که اتفاقا آن فیلم هم مانند «تونی اردمن» کمدی است!

شانس پیروزی: تونی اردمان – آلمان (45 درصد) / فروشنده – ایران (40 درصد) / مردی به نام اوه – سوئد (10 درصد) / سرزمین مین‌ها – دانمارک (4 درصد) / تانا – استرالیا (1 درصد)

بهترین فیلم انیمیشن بلند

نامزدها: زندگی من به عنوان یک کدو / زوتوبیا / کوبو و دو تار / لاک پشت قرمز /  موانا

اسکار انیمیشن دارد به سمت فیلم‌های خارجی متمایل می‌شود و هر سال شاهد حضور چند فیلم مستقل از کشورهایی چون ژاپن در میان نامزدها هستیم، اما نوبت به برنده که می‌رسد نام «والت دیزنی» و «پیسکار» دائما تکرار می‌شود (آخرین باری که آن‌ها به پیروزی نرسیدند به سال 2011 و پیروزی «رنگو» بر می‌گردد، البته از سال 2007 تا 2010 هم پیروزی با دیزنی و پیکسار بود!)

امسال هم ظاهرا اتفاق متفاوتی نخواهد افتاد چرا که «زوتوبیا» با پیروزی‌های پیاپی در گلدن گلوب، جشن انجمن منتقدان، آنی (جوایز سالانه انیمیشن) و انجمن تهیه کنندگان، شانس نخست اسکار است. فیلمی که اتفاقا می‌تواند علیه سیاست‌های ضد مهاجرتی ترامپ تلقی شود. اما فضای مثبتی که پیرامون انیمیشن خمیری «کوبو و دو تار» شکل گرفته و روز به روز تشدید می‌شود (و ماحصلش نامزدی در بخش جلوه‌های ویژه بوده) می‌تواند در آخرین لحظات اسکار را از دستان دیزنی خارج کند. خصوصا اینکه بفتا (آخرین مراسمِ پیش از اسکار) هم به «کوبو و دو تار» رای داد.

نکته قابل توجه اما نامزد نشدن «یافتن دوری» است. قسمت دوم انیمیشن «یافتن نمو» (که اسکار را برده بود) با وجود اینکه رکورد پر فروش‌ترین انیمیشنِ تاریخ آمریکا را شکست ولی به جمع پنج نامزد راه نیافت. در حالی که واکنش منتقدان هم به آن به عنوان یک دنباله، کاملا مثبت بود.

شانس پیروزی: زوتوبیا (70 درصد) – کوبو و دو تار (20 درصد) – موانا (5 درصد) – زندگی من به عنوان یک کدو (3 درصد) – لاک پشت قرمز (2 درصد)

بهترین فیلم مستند بلند

نامزدها: آتش در دریا / او.جی.: ساخت آمریکا / زندگی، انیمیشنی / سیزدهمین / من کاکا سیاه تو نیستم

چه نامزدهایی! یک طرف برنده خرس طلای برلین هست (نه برنده مستند، برنده اصلی جشنواره!)، یک طرف فیلم محبوب منتقدان (من کاکا سیاه… با 96 درصد نقد مثبت)، یک طرف طولانی‌ترین نامزد تاریخ اسکار (او.جی… با 7 ساعت زمان!) و یک طرف فیلمی ساخته یک کارگردان زن سیاه پوست (سیزدهمین!). به این‌ها اضافه کنید فیلمی درباره تاثیر انیمیشن‌ها بر زندگی یک بیمار (آن هم در سالی که هالیوود بیشتر جوایزش را به فیلمی می‌دهد که آن هم در ستایش سینماست).

با این همه «او.جی: ساخت آمریکا» با فتح اکثر جوایز مهم، حسابش را از بقیه جدا کرد. این فیلم برگرفته از یک سریال مستند است که چون روی پرده سینماها رفته، صلاحیت نامزدی در اسکار را هم پیدا کرده. اما مشکل این است که حوصله 6 هزار عضو آکادمی کم‌تر از تماشای فیلمی 7 ساعته به نظر می‌رسد! آن هم فیلمی مستند!

شاید در چنین فضایی «سیزدهمین» خود را مدعی بداند. آوا دورونی، دو سال پیش با «سلما» در فصل جوایز درخشید و حالا که یک مستند ساخته، در بین کلیه اعضا شناخته شده است و از طرفی، «سیزدهمین» توانست در مراسم بفتا بهترین مستند شود که با توجه به همزمانی بفتا با زمان اعلام رای اسکار، می‌تواند روی ذهن رای دهندگان تاثیر بگذارد.

شانس پیروزی: سیزدهمین (50 درصد) / او.جی.:ساخت آمریکا (45 درصد) / من کاکا سیاه تو نیستم (3 درصد) / زندگی، انیمیشنی (1 درصد) / آتش در دریا (1 درصد)

بهترین فیلمنامه اوریجینال

نامزدها:‌ اگر از آسمان سنگ ببارد / خرچنگ / زنان قرن بیستمی / لا لا لند / منچستر کنار دریا

نفس گیر! بهترین عبارتی است که می‌توان درباره جوایز فیلمنامه‌نویسی امسال گفت. فکرش را بکنید میان دو برنده بفتا (منچستر کنار دریا و شیر)، دو برنده انجمن فیلمنامه‌نویسان (مهتاب و رسیدن) و برنده گلدن گلوب (لا لا لند)، حتی یک فیلم مشترک وجود ندارد. حتی انجمن منتقدان هم ساز خودش را زده و دو فیلم را به طور مشترک بهترین فیلمنامه اوریجینال معرفی کرده. و تازه خیلی از جشن‌های ایالتی هم به «اگر از آسمان سنگ ببارد» رای داده‌اند.

در مراسم اسکار امسال، «مهتاب» فیلمنامه اقتباسی ارزیابی شده و حالا رقابت اصلی میان دو فیلم «لا لا لند» و «منچستر کنار دریا» است. لا لا لند گلدن گلوب را برده و منچستر کنار دریا، بفتا را. در انجمن منتقدان با هم مشترک به پیروزی رسیده‌اند و در انجمن فیلمنامه نویسی هر دو به «مهتاب» باخته‌اند! اهمیت این مراسم‌ها را هم نمی‌شود با هم مقایسه کرد. مثلا گلدن گلوب دو سال قبل به «بردمن» جایزه داد که در نهایت اسکار را هم برد اما سال قبل «استیو جابز» را برگزید که حتی نامزد هم نشد!

با این حال جشن انجمن فیلمنامه‌نویسان اگر چه به هیچ‌کدام از دو فیلم رای نداد ولی بیشتر به سود «منچستر کنار دریا» شد. چرا که مهم‌ترین چیزی که می‌توانست به پیروزی «لا لا لند» در این رشته کمک کند تحت تاثیر قرار دادن اعضا در تمامی جوایز بود (اتفاقی که در گلدن گلوب منجر به کسب 7 جایزه برای فیلم شد) اما جایزه فیلمنامه‌نویسان به «مهتاب» نشان می‌دهد آن‌ها چندان هم تحت تاثیر «لا لا لند» نبوده‌اند و حالا اسکار فیلمنامه اوریجینال، در غیابِ «مهتاب» می‌‌تواند به «منچستر کنار دریا» برسد. خصوصا اینکه آکادمی نمی‌خواهد فیلم تحسین شده لورگان را دست خالی بدرقه کند.

شانس پیروزی: منچستر کنار دریا (60 درصد) / لا لا لند (30 درصد) / اگر از آسمان سنگ ببارد (5 درصد) / خرچنگ (4 درصد) / زنان قرن بیستمی (1 درصد)

بهترین فیلمنامه اقتباسی

نامزدها: ارقام پنهان / حصارها / رسیدن / شیر / مهتاب

آن‌چه اسکار فیلمنامه اقتباسی را از بقیه جشن‌های امسال متفاوت می‌کند، انتقال فیلمنامه «مهتاب» از بخش اوریجینال به این بخش است. چیزی که هم فضا را برای دیگر فیلمنامه‌های اوریجینال باز می‌کند و هم شانسِ خود «مهتاب» را برای تصاحب اسکار بسیار بالا می‌برد. با این حال مشکل اینجاست که «مهتاب» هیچ یک از چهار جایزه بزرگِ پیش از اسکار را نبرده.

از طرف دیگر «رسیدن» دو جایزه مهم انجمن‌های منتقدان و فیلمنامه‌نویسان را برده و از سوی دیگر «شیر» جایزه مهم بفتا را درست همزمان با زمان اعلام رای اعضا، فتح کرده.

ضمنا نمی‌توان از «ارقام پنهان» هم به سادگی عبور کرد. فیلم با فروشی خیره کننده روبرو شده و فضای مثبت پیرامونش می‌تواند به پیروزی‌اش در اسکار کمک کند. خصوصا اینکه فیلم تنها در سه رشته نامزد شده و در دو رشته دیگر، مطلقا شانسی برای پیروزی ندارد.

با همه این‌ها، محبوبیت «مهتاب» با 99 درصد نقد مثبت (و صدرنشینی در لیست‌های 10 فیلم برتر منتقدان) و فتح تعداد زیادی جشن‌های ایالتی منتقدان و آثار مستقل و پیروزی در انجمن فیلمنامه‌نویسی و گلدن گلوب بهترین فیلم درام، اینقدر هست که بتواند از پس رقبایش بربیاید و آکادمی هم نمی‌خواهد فیلمی را که 8 نامزدی دارد دست‌ِ خالی به خانه بازگرداند.

شانس پیروزی: مهتاب (70 درصد) / رسیدن (10 درصد) / شیر (10 درصد) / ارقام پنهان (7 درصد) / حصارها (3 درصد)

بهترین فیلمبرداری

نامزدها: رسیدن / سکوت / شیر / لا لا لند / مهتاب

اولین چیزی که با دیدن نامزدهای این رشته به چشم می‌آید فیلمِ مارتین اسکورسیزی است. تنها حضور مهم «سکوت» در کل فصل جوایز همین نامزدی فیلمبرداری در اسکار است. فیلمی که قرار بود در اسکار غوغا به پا کند و از جمله روی همین جایزه فیلمبرداری حساب ویژه‌ای باز کرده بود. شاید در نگاهِ اول، همین هم شانسِ «سکوت» را بالا ببرد، چرا که اسکار دادن به فیلمبرداریِ این فیلم، می‌تواند در حکم نوعی دلجویی از محبوب‌ترین فیلمساز 15 سال اخیر اسکار باشد.

اما «سکوت» چنان در فصل جوایز محو شده که خیلی بعید است به چشم بیاید. حتی در انجمن فیلمبرداری هم به پیروزی نرسید و در دیگر مراسم‌ها مثل بفتا به همین نامزدی فیلمبرداری هم نرسیده. چگونه چنین فیلمی‌ می‌تواند از پسِ «لا لا لند» بر بیاید که دو جایزه تعیین کننده را برده؟

«لا لا لند» با پیروزی در بفتا و جشن منتقدان، شانس نخست این رشته است اما تنها مشکلش شکستش در جشن انجمنی فیلمبرداران است، مقابل فیلم «شیر» که کم‌تر کسی حتی روی نامزدی‌اش هم حساب کرده بود.

در عین حال «رسیدن» هم کماکان یک مدعی بالقوه به نظر می‌رسد چرا که دو فیلم قبلی دنی ویلنو که چندان در فصل جوایز موفق نبودند، در رشته فیلمبرداری نامزد شده بودند و حالا که «رسیدن» تا این حد سر و صدا کرده، بعید نیست نوبت به جایزه بردنش رسیده باشد.

شانس پیروزی: لا لا لند (60 درصد) / رسیدن (25 درصد) / سکوت (6 درصد) / شیر (6 درصد) / مهتاب (3 درصد)

بهترین تدوین

نامزدها: اگر از آسمان سنگ ببارد / رسیدن / ستیغ اره‌ای / لا لا لند / مهتاب

حتی در روزهایی که بر سر پیروزی «لا لا لند» در رشته‌های اصلی، مثلِ حالا اتفاق نظر نبود، تمامی وب‌سایت‌ها ساخته دیمین شزل را شانس نخست جایزه تدوین می‌دانستند. طبعا بعد از پر رنگ‌تر شدن نام فیلم در فصل جوایز، شانسش در رشته تدوین هم صعود کرد. اما پیروزی غیر منتظره «ستیغ اره‌ای» در مراسم بفتا در هفته گذشته، از میزان اطمینان بابت پیروزی «لا لا لند» در این رشته کاسته.

البته دو فیلم «لا لا لند» و «رسیدن» جایزه انجمن تدوینگران را بردند و «لا لا لند» پیروز انجمن منتقدان هم بود. این‌ها و پیش‌بینی اکثر وب‌سایت‌ها نشان می‌دهد احتمال تکرار موفقیت فیلمِ مل گیبسون خیلی هم بالا نیست.

پیش‌تر صحبت‌های زیادی شده‌بود مبنی بر اینکه «لا لا لند» قرار است اسکار را درو کند و حتی می‌تواند به رکورد تاریخی تایتانیک و بن هور و ارباب حلقه‌ها برسد. اگر چنین شود، پیروزی «لا لا لند» در رشته تدوین قطعی است اما اگر فیلم شزل از پس این جایزه برنیاید بعید است جوایز دشوارتر را هم کسب کند.

شانس پیروزی: لا لا لند (65 درصد) / رسیدن (15 درصد) / ستیغ اره‌ای (15 درصد) / اگر از آسمان سنگ ببارد (3 درصد) / مهتاب (2 درصد)

بهترین موسیقی

نامزدها: جکی / شیر / لا لا لند / مسافران / مهتاب

وقتی انجمن سازندگان موسیقی فیلم، در فهرست طولانی اولیه‌اش «رسیدن»، «سکوت» و «منچستر کنار دریا» را حذف کرد فضا برای دیگر فیلم‌ها باز شد، اما آن زمان رقابت این بخش مثل حالا قابل پیش‌بینی نبود.

«لا لا لند» اگر چه به عنوان شانس نخست بیشتر رشته‌ها شناخته می‌شد اما خیلی از کارشناسان حدس می‌زدند با توجه به نامزدی‌ها و پیروزی احتمالی‌اش در رشته آواز، دیگر در این رشته چندان به چشم نیاید (چون بخش اعظم موسیقی‌اش مربوط به آوازهای متعددش است). ولی زمان همه چیز را عوض کرد و اسکار موسیقی، به یکی از قطعی‌ترین جوایزِ این فیلم موزیکال تبدیل شد. آن هم موسیقی‌ای ساخته جاستین هورویتز، دوست و هم‌اتاقی شزل در دوران دانشجویی که «لا لا لند» به نوعی رویای مشترک آن‌ها بوده.

«لا لا لند» با فتح جوایز انجمن منتقدان، گلدن گلوب و بفتا، مانعی را بر سر راه خود نمی‌بیند خصوصا اینکه هیچ‌کدام از رقبایش در رشته موسیقی چندان مطرح نیستند (شاید اگر «رسیدن» قربانی قوانین اسکار نمی‌شد رقیب مهمی بود) و می‌توان این مجسمه اسکار را از حالا برای «لا لا لند» نوشت.

شانس پیروزی: لا لا لند (90 درصد) / شیر (4 درصد) / مهتاب (3 درصد) / جکی (2 درصد) / مسافران (1 درصد)

بهترین آواز اوریجینال

نامزدها: «امتحان» – لا لا لند / «چقدر باید بروم» – موانا / «شهر ستارگان» – لا لا لند / «صندلی خالی» – جیم: داستان جیمز فولی / «نمی‌توانم جلوی احساسم را بگیرم» – ترول‌ها

وقتی یک فیلم موزیکال چنین ستایش و به شانس اولِ اسکار تبدیل می‌شود و آوازهایش تا این حد در میان عموم معروف می‌شوند، طبیعی است که مانع بزرگی برای تصاحب اسکار این رشته وجود نخواهد داشت. خصوصا حالا که «لا لا لند» با دو ترانه در نامزدهای آوازِ اوریجینال حضور دارد و شاید اگر قانون سقف دو آواز از هر فیلم نبود، سومین نامزدی هم برای فیلم شزل اتفاق می‌افتاد!

ترانه‌های فیلم توسط دو بازیگر اصلی فیلم یعنی اما استون و رایان گاسلینگ خوانده شده (البته جان لجند هم قطعاتی در فیلم دارد) و همین هم به شنیده شدن و احتمال بالای جایزه بردنشان‌ کمک کرده. خصوصا ترانه «شهر ستارگان» که چند بار در فیلم «لا لا لند» شنیده می‌شود و از جمله یکی از ورژن‌هایش را استون و گاسلینگ با هم اجرا کرده‌اند. بدین ترتیب به نظر می‌رسد «شهر ستارگان» شانس بیشتری برای تصاحب اسکار داشته باشد (چنان‌چه گلدن گلوب و جشن منتقدان را هم برد) هر چند خودِ هورویتز (آهنگسازِ فیلم) ترانه «امتحان» را محبوب‌ترین اثر خودش می‌داند.

تنها رقیبِ نه چندان محتمل برای «لا لا لند»، ترانه «چقدر باید برم» از انیمیشن «موانا» است که اتفاقا آن هم در طول فیلم چندین بار شنیده می‌شود و به محبوبیت بالایی دست یافته. با توجه به شانس کم فیلم برای تصاحب اسکار انیمیشن، شانسش برای کسب اسکار آواز بالاتر می‌رود، اما نه آن‌قدر بالا که رقیبی جدی برای «لا لا لند» باشد.

شانس پیروزی: «شهر ستارگان» – لا لا لند (70 درصد) / «چقدر باید بروم» – موانا (15 درصد) / «امتحان» – لا لا لند (10 درصد) / «نمی‌توانم جلوی احساسم را بگیرم» – ترول‌ها (4 درصد) / «صندلی خالی» – جیم:‌‌ داستان جیمز فولی (1 درصد)

بهترین تدوین صدا

نامزدها: دیپ‌واتر هورایزن / رسیدن / سالی / ستیغ اره‌ای / لا لا لند

یکی از گنگ‌ترین رشته‌ها هر ساله، همین جوایز صداست. شاید به این دلیل که تخصصی‌ترین رشته است و حتی خیلی از هنرمندان و منتقدان هم نمی‌توانند درباره‌اش نظر دهند. به گونه‌ای که جشن انجمن منتقدان در این بخش جایزه نمی‌دهد و بفتا هم دو جایزه میکس و تدوین صدا را در هم ادغام کرده.

امسال سه سناریو برای این رشته محتمل به نظر می‌رسد. «رسیدن» از این جهت که جایزه صدای بفتا را کسب کرده طبعا می‌تواند در مراسم اسکار که بسیار نزدیک به آن هست هم پیروزی‌اش را تکرار کند، اما «ستیغ اره‌ای» با دو جایزه‌ای که از انجمن تدوینگران صدا گرفته بر روی ذهن رای دهندگان تاثیر خواهد گذاشت. از طرف دیگر «لا لا لند» را در این رشته داریم که به خاطر شهرت فیلم، اتفاقا در چنین رشته‌ای (که اکثر رای دهندگان تخصص لازم را در آن ندارند) می‌تواند همه توجهات را به خود جلب کند. فراموش نکنیم در سال‌های گذشته عمدتا جوایز دو رشته «تدوین صدا» و «میکس صدا» به یک فیلم رسیده و این اتفاق می‌تواند امسال هم برای «لا لا لند» تکرار شود. چرا که درک تفاوت‌های این دو رشته برای عمده رای‌دهندگان سخت است. ضمنا «لا لا لند» جایزه بخش موزیکال انجمن تدوینگران صدا را هم برده.

اما آن‌طور که اکثر وب‌سایت‌های پیش‌بینی حدس می‌زنند شانس «ستیغ اره‌ای» بالاتر از بقیه رقباست، احتمالا به خاطر سکانس‌های طولانی و مستندگونه‌اش از جنگ با سر و صداهای انبوه توپ و تفنگ و تانک و آه و ناله سربازان. ضمنا این جایزه باعث می‌شود فیلمِ مل گیبسون هم مراسم را دستِ خالی ترک نکند.

شانس پیروزی: ستیغ اره‌ای (40 درصد) / رسیدن (30 درصد) / لا لا لند (25 درصد) / سالی (3 درصد) / دیپ‌واتر هورایزن (2 درصد)

بهترین میکس صدا

نامزدها: رسیدن / ستیغ اره‌ای / سیزده ساعت / لا لا لند / روگ وان: داستانی مستقل از جنگ‌های ستاره‌ای

انبوه نماهای ساز زدن و آواز خواندن در فیلم «لا لا لند» که با جاه‌طلبی سازندگان و کار سخت میکسرهای صدا، به نتیجه فعلی رسیده و البته سابقه جایزه بردن فیلم قبلی شزل (ویپلش) در این رشته که اتفاقا آن هم به خاطر نماهای پر تعداد نواختن سازِ درام بود، این اثرِ موزیکال را از ماه‌ها قبل به عنوان بخت نخست جایزه میکس صدا مطرح کرده بود و پیروزی اخیرش در جشن انجمن میکس‌کنندگان صدا، آخرین مهر تایید بر این موفقیت احتمالی است.

اما آن‌چه کار را برای «لا لا لند» سخت می‌کند پیروزی «رسیدن» در جایزه صدای بفتاست که نمی‌خواهد دستش از هر دو جایزه صدا کوتاه بماند. ضمنا اینجا هم «ستیغ اره‌ای» با انبوه سکانس‌های جنگی‌اش نا امید نخواهد بود.

می‌توان گفت وضعیت این جایزه برای «لا لا لند» کاملا شبیه جایزه تدوین است. یعنی اگر بنا بر ترکاندن باشد، تردیدی در تصاحب اسکارِ میکس صدا نیست ولی بدونِ این مجسمه، رکوردشکنی فیلم غیر ممکن است.

شانس پیروزی: لا لا لند (65 درصد) / رسیدن (20 درصد) / ستیغ اره‌ای (10 درصد) / روگ‌وان (4 درصد) / سیزده ساعت (1 درصد)

بهترین طراحی صحنه

نامزدها: جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها / رسیدن /  لا لا لند / مسافران / هایل سزار!

با توجه به اکثر پیش‌بینی‌ها و پیروزی «لا لا لند» در جشن انجمن منتقدان، همه چیز داشت به سود فیلم دیمین شزل رقم می‌خورد. اما مراسم بفتا و دادن جایزه بهترین طراحی صحنه به «جانوران شگفت انگیز…» ورق را برگرداند و حالا این رشته هم مثل قبل قابل پیش‌بینی نیست.

البته نباید فراموش کرد که بفتا، متعلق به بریتانیاست و همیشه به فیلم‌های بریتانیایی توجه بیشتری داشته (همین امسال «من دنیل بلک» محصول انگلیس در 5 رشته نامزد بفتا شد در حالی که در اسکار حتی شانس کاندیدا شدن هم نداشت) و «جانوران…» به عنوان یک محصول بریتانیا، طبعا در زمینِ خودی، با برخوردهای مهربانانه‌تری روبرو شده است.

آن‌چه می‌تواند به «لا لا لند» کمک کند پیروزی‌اش در انجمن طراحان صحنه (در رشته فیلم‌های امروزی) و شکست «جانوران…» مقابل «مسافران» (در رشته فیلم‌های تخیلی) است.

رقابتی دشوار میان این دو فیلم را شاهد خواهیم بود.

شانس پیروزی: لا لا لند (45 درصد) / جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها (40 درصد) / رسیدن (8 درصد) / مسافران 5 درصد) / هایل سزار! (2 درصد)

بهترین طراحی لباس

نامزدها: جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها / جکی / فلورانس فاستر جنکینز / لا لا لند / متفقین

«جکی» چنان در جشنواره ونیز ستایش شد که (خصوصا با توجه به موضوعش) خیلی‌ها آن را از بخت‌های نخست جوایز اسکار امسال می‌دانستند. اما به مرور نقدهای فیلم افت کرد و شانس فیلم در رشته‌های فیلم و کارگردانی پایین و پایین‌تر آمد. استقبال از فیلم، چنان روند نزولی داشت که (علیرغم انتقال دو فیلمنامه مدعی «مهتاب» و «لاوینگ» به بخش اقتباسی) حتی نتوانست در بخش فیلمنامه اوریجینال نامزد شود. اسکار گریم برای فیلم قطعی بود اما به فهرست 7 تایی اولیه هم نرسید و شانس ناتالی پورتمن هم برای تصاحب اسکار، به مرور کمرنگ شد.

اما این یک رشته برای «جکی» مانده. طراحی لباسِ این فیلم توانسته دو جایزه مهم انجمن منتقدان و بفتا را تصاحب کند تا حالا دیگر خیلی از کارشناسان رای به پیروزی‌اش در اسکار دهند. حتی با وجود رقیبی چون «لا لا لند» که خیلی‌ها منتظر رکوردشکنی‌هایش هستند.

امید «لا لا لند» اما با جایزه انجمن طراحی لباس، کماکان ادامه دارد، چرا که ساخته شزل توانست جایزه فیلم‌های امروزی این انجمن را از آن خود کند در حالی که جکی رقابت را در بخش فیلم‌های تاریخی، به «چهره‌های پنهان» واگذار کرد.

در حقیقیت جایزه طراحی لباس، یکی از آن جوایزی است که تعیین می‌کند آیا «لا لا لند» می‌تواند به رکورد تاریخی 11 مجسمه برسد یا نه؟‌ شاید تا یک هفته پیش، پیروزی در این رشته برای «لا لا لند» بسیار محتمل بود، چون جوِ عمومی اعضای آکادمی به سود فیلم شزل بود. اما مراسم بفتا نشان داد آن‌چنان هم اعضا خود را به فیلم نباخته‌اند که بخواهند در هر رشته با دیدن نامش، دور آن خط بکشند.

البته یک نکته می‌تواند به «لا لا لند» کمک کند. جوایز طراحی صحنه و لباس هم (مانند میکس و تدوین صدا) در سال‌های اخیر به طور مشترک یک فیلم رسیده و شاید همین نزدیکی باعث پیروزی «لا لا لند» در هر دو رشته شود (در مقابل «جکی» که اصلا در رشته طراحی صحنه نامزد هم نشده).

شانس پیروزی: جکی (55 درصد) / لا لا لند (35 درصد) / جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها (5 درصد) / فلورانس فاستر جنکینز (4 درصد) / متفقین (1 درصد)

بهترین گریم

نامزدها: جوخه انتحار / فراتر از پیشتازان فضا / مردی به نام اوه

این بخش تا توانست ساز مخالف زد! در ابتدای امر از جکی، ستیغ اره‌ای و سکوت به عنوان مدعیان اصلی این رشته یاد می‌شد که با همان فهرست 7 تایی اولیه، تمام‌شان از گود خارج شدند! اما پیش‌بینی‌های کارشناسان از 3 اثر منتخبِ همین فهرست 7 تایی هم غلط از آب در آمد و «فلورانس فاستر جنکینز» و «ددپول» هم حذف شدند تا با غریب‌ترین ترکیب ممکن مواجه شویم: دو فیلمی که چندان به مذاق منتقدان خوش نیامده‌اند و یک فیلم خارجی زبان که خیلی هم گریمش خلاقانه به نظر نمی‌رسد.

پیش‌بینی در این رشته کار سختی است اما کارشناسان (اگر این بار هم پیش‌بینی‌هایشان غلط از آب در نیاید!) بیشترین شانس را برای «فراتر از پیشتازان فضا» قائل هستند. هر چند وقتی میان 5 نامزد بفتا و 3 نامزد اسکار، حتی یک اثر مشترک هم دیده نمی‌شود، بقیه چیزها را نمی‌شود تخمین زد!

شانس پیروزی: فراتر از پیشتازان فضا (45 درصد) / جوخه انتحار (40 درصد) / مردی به نام اوه (15 درصد)

بهترین جلوه‌های ویژه

نامزدها: دکتر استرنج / دیپ‌واتر هورایزن / ‌روگ‌ وان: داستانی مستقل از جنگ‌های ستاره‌ای / کتاب جنگل / کوبو و دو تار

این جایزه، محل رقابت فیلم‌های بلاک باستر و ابر قهرمانی است (بر خلاف رشته‌های اصلی اسکار) و به همین دلیل مخاطبان زیادی هم دارد. هر چند در سال‌های اخیر خصوصا سال گذشته، موفقیت فیلم‌های کم‌هزینه‌تر هم در آن به چشم آمده، تا حدی که پارسال اکس ماشینا، با بودجه ناچیز 15 میلیون دلاری‌اش (دقت کنید: کل بودجه فیلم نه فقط جلوه‌های ویژه!)‌ توانست از پس رقبای چند صد میلیونی‌اش از جمله جدیدترین قسمتِ جنگ‌های ستاره‌ای بر بیاید.

امسال «کتاب جنگل» از ماه‌ها قبل به عنوان بخت نخست این رشته پیش‌بینی شده (احتمالا به خاطر حضور چشمگیر حیوانات سخنگو در فیلم) و کسب جوایز انجمن منتقدان، انجمن جلوه‌های ویژه و بفتا هم مهر تاییدی بر این پیروزیِ احتمالی است.

اما «کوبو و دو تار» کماکان یک رقیب بالقوه برایش محسوب می‌شود. چرا که به چشم آمدن یک انیمیشن خمیری تا همین جای کار هم بسیار عجیب بوده و هیچ بعید نیست شگفتی سال گذشته، امسال هم تکرار شود و فیلمی جایزه را ببرد که ابتدای سال شاید سازندگانش هم به موفقیتش امید چندانی نداشتند!

شانس پیروزی: کتاب جنگل (80 درصد) / کوبو و دو تار (10 درصد) / دکتر استرنج (5 درصد) / روگ وان (3 درصد) / دیپ‌واتر هورایزن (2 درصد)

جایزه‌بگیرهای احتمالی!

یکی از جذاب‌ترین قسمت‌های اسکار هر سال، مقایسه تعداد جوایز فیلم‌های مختلف با آثار برگزیده دوره‌های قبل است. در سال‌های اخیر، فیلمی که جایزه اصلی (بهترین فیلم) را برده، چندان در سایر رشته‌ها موفق نبوده. تا جایی که سال گذشته «اسپات لایت» تنها با دو مجسمه مراسم را ترک کرد، در حالی که همان شب «مد مکس: جاده خشمگین» شش جایزه اسکار به دست آورده بود. یا سال 2013، «12 سال بردگی» در حالی به سه جایزه قناعت کرد که «جاذبه» هفت اسکار از جمله بهترین کارگردانی را به خانه برد.

نکته دیگر اینکه در سال‌های اخیر، فیلم‌هایی که در رشته‌های فنی پیشتاز بوده‌اند، سهمی از جوایز بازیگری نبرده‌اند. «جاذبه» و «مدمکس…» با 6، «هوگو» با 5 و «زندگی پای» و «گرندهتل بوداپست» با 4 جایزه فنی از این جمله بوده‌اند. اوجش در سال‌ 2008 رخ داده که میلیونر زاغه‌نشین علیرغم کسب 5 مجسمه فنی، حتی در یک رشته بازیگری نامزد هم نبوده.

از سوی دیگر از سال 2004 تا کنون، هیچ‌کدام از فیلم‌هایی که مجسمه اسکار بهترین فیلم را فتح کرده‌اند در رشته بهترین بازیگر زن اصلی نامزد نبوده‌اند (و اصلا بازیگر زن اصلی نداشته‌اند) و تنها دو تای آن‌ها (سخنرانی پادشاه و آرتیست) جایزه بهترین بازیگر مرد اصلی را برده‌اند.

اما این ارقام، می‌تواند در سال جاری تغییر کند. «لا لا لند» نه تنها بخت مسلم چهار جایزه بهترین فیلم، کارگردانی، موسیقی و آواز است بلکه در رشته‌های فیلمبرداری، تدوین و میکس صدا هم شانسش از سایر رقبا بسیار بالاتر است و امید زیادی هم به فتح جوایز بازیگری زن اصلی و طراحی صحنه دارد. یعنی می‌توان 9 مجسمه اسکار را برای این فیلم محتمل دانست که در این صورت به بالاترین رقم طی 13 سال اخیر خواهد رسید. در عین حال «لا لا لند» از کسب جوایز فیلمنامه و طراحی لباس هم نا امید نیست و اگر اتفاقی رویایی بیافتد می‌تواند به رکورد 11 مجسمه تایتانیک، بن هور و ارباب حلقه‌ها در تاریخ مراسم برسد. اما کسب دو جایزه بهترین بازیگری مرد اصلی و تدوین صدا، تقریبا غیر ممکن است.

طبعا برای سازندگان «لا لا لند» کلیدی‌ترین مجسمه‌ها مربوط به بازیگری زن اصلی و فیلمنامه می‌شود. دو جایزه‌ای که ویترینی هستند و می‌توانند موفقیت آن را جلوه بیشتری بدهند.

اما استون در صورت پیروزی در اسکار امسال به سه موفقیت بزرگ دست پیدا می‌کند: اول اینکه او به تنها بازیگر زن 12 سال اخیر تبدیل می‌شود که هم خودش و هم فیلمش برنده شده‌اند، دوم اینکه او به اولین بازیگر سال‌های اخیر تبدیل می‌شود که بعد از فتح جایزه بازیگری یکی از سه فستیوال مهم سینمایی سال (کن، ونیز و برلین)، مجسمه اسکار را هم در دست می‌گیرد و سوم، او بعد از جنیفر لارنس، به تنها بازیگر زن سال‌های اخیر تبدیل می‌شود که به خاطر بازی در یک نقش کمدی به اسکار می‌رسد.

جدا از این فیلم، چند اثر دیگر هم امید زیادی به کسب جوایز دارند. از جمله «منچستر کنار دریا» که خیلی‌ها آن را بخت نخست دو رشته فیلمنامه اوریجینال و بازیگری مرد اصلی می‌دانند. هر چند ناکامی فیلم در کسب جایزه انجمن بازیگری و رشته فیلمنامه گلدن گلوب، کمی بر این موضوع تردید انداخته اما اگر ساخته لورگان به این دو جایزه برسد، عنوان دومین فیلم مهم اسکار امسال را به خود اختصاص می‌دهد.

بری جنکینز با «مهتاب» هم از حالا خودش را برای تصاحب دو اسکار آماده کرده: فیلمنامه اقتباسی و بازیگری مکمل مرد. بدین صورت تحسین شده‌ترین فیلم از سوی منتقدان، شب خوبی را هم در اسکار پشت سر خواهد گذاشت.

«رسیدن» یکی دیگر از فیلم‌های مهم امسال که در هشت رشته نامزد اسکار شده، امید کمی دارد که در رشته‌های فیلمنامه اقتباسی، میکس و تدوین صدا، تدوین و حتی فیلمبرداری و طراحی صحنه به چشم بیاید. هر چند در هیچ‌کدام از رشته‌ها پیشتاز نیست ولی کسب دست کم یک مجسمه اسکار می‌تواند قابل توجه باشد.

در این میان «حصارها» اگر چه تنها در 4 رشته نامزد شده و در دو تایش هم بختی ندارد، به اسکار چشم دوخته، چون جدا از وایولا دیویس که قطعی‌ترین پیروز شب به نظر می‌رسد، دنزل واشنگتن را هم در رشته بازیگری مرد اصلی دارد. اگر دیویس و واشنگتن هر دو پیروز شوند، «حصارها» به اولین فیلم 6 سال اخیر تبدیل می‌شود که هم بازیگر زن و هم بازیگر مردش اسکار گرفته‌اند.

سازندگان «شیر» هم می‌توانند خوشبینانه انتظار تصاحب سه اسکار را داشته باشند. اگر دو جایزه بفتا در رشته‌های فیلمنامه اقتباسی و بازیگری مرد مکمل و جایزه انجمن فیلمبرداری تکرار شود. احتمالش خیلی کم است ولی «شیر» به قدری همه را تا کنون سورپرایز کرده که دیگر کسی از سورپرایزهای جدیدش، تعجب نخواهد کرد!

مل گیبسون هم با فیلمش امید به کسب سه مجسمه دارد: میکس و تدوین صدا و تدوین. سه جایزه‌ای که احتمالا به خاطر سکانس‌های متعدد جنگی امیدش برای «ستیغ اره‌ای» وجود دارد.

در میان فیلم‌هایی که نامزد بهترین فیلم نشده‌اند، بیشترین امید را «جکی» دارد. فیلمی که اگر چه تنها در سه رشته نامزد شده، اما در «طراحی لباس» بخت نخست است و کماکان می‌تواند به پیروزی ناتالی پورتمن هم امیدوار باشد.

انیمیشن «کوبو و دو تار» هم اگر خیلی دل از اعضای آکادمی برده باشد می‌تواند به کسب دو اسکار بهترین انیمیشن و جلوه‌های ویژه امیدوار باشد، یعنی یک شب رویایی!

فیلم خارجی زبان «مردی به نام اوه» خیلی به تصاحب اسکار فیلم خارجی زبان امید ندارد، ولی با اتفاقات عجیبی که در رشته گریم افتاده بعید نیست این جایزه را بگیرد.

در مجموع اما اگر همه چیز مطابق پیش‌بینی‌ها صورت بگیرد رکوردداران تعداد جوایز امسال اینگونه خواهد بود:

لا لا لند 9 اسکار

منچستر کنار دریا / مهتاب 2 اسکار

توضیح: سه رشته بهترین فیلم کوتاه، مستند کوتاه و انیمیشن کوتاه را به دلیل عدم آشنایی با آثارشان، پیش‌بینی نکردم.

اطلاع رسانی از طریق ایمیل
به من اطلاع بده در صورت:
guest
لطفا نام حقیقی خود را وارد کنید
آدرس ایمیلتان را وارد کنید
اگر وبسایت دارید، آدرس آن را وارد کنید

0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments
0
Would love your thoughts, please comment.x